صنعت فولاد ایران ظرفیت فراوری 55 میلیون تن در سال را دارد
به گزارش مجله پارمیسفان، به برنامه جامع فولاد خوش بین است و معتقد است که صنعت فولاد ظرفیت فراوری 55 میلیون تن در سال را دارد. مهدی کرباسیان، رئیس سابق سازمان توسعه و نوسازی معادن و صنایع معدنی ایران معتقد است که برنامه جامع فولاد باتوجه به واقعیت های مالی ایران نوشته شده است و هدف نهایی آن، بلندپروازی نیست، به شرطی که دولت تسهیل گر باشد نه مداخله گر. او تاکید می نماید که دولت ها باید برنامه ریزی دقیقی در حوزه فولاد داشته باشد و زمینه را برای جذب سرمایه گذاری در این حوزه هموار نمایند. به گفته کرباسیان دولت باید زمینه را برای فعالیت بخش خصوصی فراهم کند. این گفت وگو را بخوانید.
در برنامه جامع فولاد از تداوم فراوری 55 میلیون تن فولاد تا سال 1404 گفته می شود. آیا ظرفیت چنین فراوریی در ایران وجود دارد؟
در سال های فعالیت دولت یازدهم کار مهمی در حوزه فولاد آغاز شد و آن تدوین طرح جامع فولاد بود. خوشبختانه با کار بسیار خوب شرکت ملی فولاد و شرکت فولاد تکنیک به عنوان مشاور و بقیه فعالان حوزه این صنعت و تشکل های آن، طرح جامع فولاد به روز رسانی شده و کمبودهای زنجیره فولاد تعیین شد. در روزهای اول که این طرح به روزرسانی شد و هدف خود را اظهار داشت تعدادی از کارشناسان و مدیران اظهار داشتند که هدف گذاری برای این حجم از فراوری یعنی فراوری 55 میلیون تن فولاد در سال هدفی بلندپروازانه است. در صورتی که ما در سازمان توسعه و نوسازی معادن و صنایع معدنی ایران معتقد بودیم که این حرف واقعی و عملی است. از 1393 با همت سرمایه گذاران شرکت های عمومی، خصوصی و دولتی و فعال کردن طرح های نیمه تمام، عملی شدن این طرح واقعی شد. در سال 1392 ظرفیت فراوری فولاد 22 میلیون تن بود که سال بعد به 35 میلیون تن رسید و قرار است این عدد در سال 1404، اگر این سرمایه گذاری ها به موقع به انجام برسد و طرح ها کامل شود زنجیره فراوری فولاد برای ظرفیت 55 میلیون تن عملی شود. اما این طرح با دو ابهام روبرو است.
این ابهام ها کدامند؟
اولین ابهام به مصرف داخلی فولاد برمی شود. سرانه مصرف در بافت فرسوده شهرها و روستاها 220 کیلو است که به 300 کیلو هم می رسد. اگر برنامه درستی در این حوزه داشته باشیم افزایش سرانه مصرف داریم. نکته دیگر این که صادرات فولاد باید بالای 14 میلیون تن باشد. این چالش هم عملیاتی است و باید صادرنماینده ها و بخش خصوصی فعال شوند و دولت از موارد دستوری و دخالت در این حوزه دوری کند. در سال 1396 ما حدود 9 میلیون تن صادرات در زنجیره فولاد داشتیم لذا به نظر می رسد عددها رؤیایی نیست و واقعی است. اما باید تدبیر کرد، حمایت کرد و برنامه های درستی را به انجام رساند.
همانطور که اشاره کردید برخی معتقدند این برنامه بلندپروزانه است و از شرایط تحریم و موانع آن می گویند. چگونه این موانع قابل مدیریت است؟
وقتی برای حوزه ای برنامه می نویسید این برنامه براساس واقعیت ها و اطلاعات روز نوشته می شود. در کشوری که سنگ آهن به مقدار کافی وجود دارد، گاز هست و در جایی قرار گرفته که میزان مصرف فولاد در آن منطقه بالاست، می توان انتظار رونق این صنعت را داشت. این صنعت صندلی ویژه ای در فراوری و مصرف منطقه ای دارد. در طرح جامع فولاد آنچه مهم است این است که برنامه براساس واقعیت نوشته شده است. ولی تحریم موضوعی است که بعد از نوشته شدن طرح جامع فولاد رخ داده پس موضوع جدیدی است که شرایط را سخت تر نموده و به برنامه های توسعه های کشور ضربه سنگینی می زند. تحریم فقط بر حوزه فولاد تاثیرگذار نیست و همه بنیان ها را هدف گرفته است.
تحریم یک واقعیتی است که وجود دارد و هر روز ابعاد خود را بیشتر نمایان می نماید و مستقیم به طرح توسعه ای کشور لطمه می زند و موجب خواهد شد طرح های توسعه ای کشور کند پیش رود یا دچار رکود شود. این در همه زمینه ها نمایان است. لذا برای گذر از تحریم باید برنامه ریزی دقیقی کرد. اما تا آنجایی که من اطلاع دارم نه وزارتخانه برنامه دقیقی در این حوزه دارد و نه در دولت به طور جدی درباره آن بحث شده است. سازمان توسعه و نوسازی معادن و صنایع معدنی ایران صالح ترین واحد برای برنامه ریزی حوزه فولاد است. اگر میزان دخالت وزارتخانه و تصمیمات متعدد آن آگاهانه تر باشد شرایط بهتر می شود. چین بزرگترین خریدار نفت ماست و رابطه اقتصادی و سیاسی خوب با هم داریم. اگر دولت کار ویژه ای با چین کند ما کمترین تنش در کل صنایع معدنی و فولاد خواهیم داشت و فولاد می تواند تا 1404 به هدف خود برسد.
شما به این اشاره کردید که دولت هیچ برنامه ای برای حوزه صنعت ندارد؛ با توجه به این نکته چگونه می توان ادعا کرد که تا 1404 به هدف تعیین شده خواهیم رسید؟
تصمیماتی که اخیراً در کشور آغاز شده تا حدی باعث امیدواری است. رهبری اختیارات ویژه ای به سران قوا داده اند و این کمیته با نام شورای عالی هماهنگی اقتصادی سران قوا تصمیمات خوبی گرفته شده است. تصمیم آنها درباره ارز عقلایی بوده است. البته می توان ایراد جدی هم به آن گرفت ولی اساساً یکی از مسائل ما تعامل بین المللی است. من با اروپا چشم انداز خاصی برای اقتصاد ایران پیش بینی نمی کنم. اما اگر با چین همکاری جدی و نزدیکی داشته باشیم در حوزه فولاد و صنایع معدنی مسئله ای نخواهیم داشت.
بیشترین مصرف فولاد در حوزه صنایع عمرانی است. در شرایط رکود، بخش عمرانی چگونه می تواند محرک فراوری فولاد باشد؟
در کشور در حال توسعه ما که احتیاج به مسکن دارد و بازسازی بافت شهری و روستا احتیاج به فولاد به طور وسیع وجود دارد. مصرف سرانه 150 کیلو واقعی است نه خوش بینانه. صادرات می تواند در سال 96 و نیمه سال 97 نشان از زمینه موفقیت کشور در حوزه فولاد است. دولتی ها باور نمی کردند که رکورد سال 96 را در حوزه صادرات داشته باشیم. البته تحریم طولانی نخواهد بود و تعاملات سیاسی زمینه ساز خواهد بود. انشالله با تدبیر و عقلانیت مسئولان و حمایت مجموعه حکومت تحریم را می شود رفع کرد تا در جهت حرکت قرار گیریم.
احتیاج به سرمایه گذاری از مسائل و مطالبه اصلی این صنعت است. با توجه به مسائل بانکی با کشورهای اروپایی، چگونه می تواند این چالش را رفع کرد؟
این چالش وجود دارد. ما در حوزه صنعت فولاد خیلی پول نمی خواهیم. استنباط من این است با تجهیز ریل و بنادر این صنعت رشد می نماید. برای تقویت صنعت فولاد احتیاج به سرمایه گذاری و طرح ریزی ساختاری وجود دارد. البته قطعاً در این حوزه چالش هایی وجود دارد. اگر مسائل تحریم کمتر شود، جذب سرمایه گذاری بهتر انجام شود و دولت از بروکراسی دست بردارد با سرعت فراوری 55 میلیون تن فولاد عملی است. جذب سرمایه یکی از چالش های اصلی این بخش محسوب می شود، برای تأمین منابع اقتصادی سه جهت جذب سرمایه از خارج، جذب سرمایه از داخل و افزایش سرمایه وجود دارد که در حال حاضر در جذب سرمایه خارجی با چالش هایی روبرو هستیم. آنچه به نظر می رسد تا زمان برگزاری همایش (بهمن ماه) فرایند جذب سرمایه خارجی تغییر نخواهد کرد. جهت بعدی تأمین منابع اقتصادی از داخل است که به وسیله بانک ها، بورس و صندوق توسعه ملی می تواند صورت گیرد. اما سومین روش به افزایش سرمایه بازمی شود که متاسفانه در این بخش نیز با چالش روبرو هستیم.
برخی معتقدند چین فولاد جهان را به چالش می کشد، این موضوع چگونه می تواند برای ایران فرصت ایجاد کند.
چین چالش جدی صنعت فولاد جهان و آمریکاست. در حال حاضر، چین فراوری بیش از 50 درصد این کالای استراتژیک جهان را در اختیار دارد و بازار فولاد و مواد اولیه شامل سنگ آهن و زغال سنگ، همچنین توسعه فولاد در هر نقطه از جهان، تحت تأثیر سیاست ها و برنامه فولاد این کشور است. کشور چین به عنوان بزرگترین فراورینماینده جهان نزدیک به 800 میلیون تن فراوری فولاد خام در سال دارد؛ بنابراین هیچ کشوری در جهان نمی تواند بدون در نظر دریافت برنامه فراوری فولاد در چین اقدام به توسعه این صنعت کند. در برابر چین ما نمی توانیم چالش کنیم اما باید برای بهره گیری از فرصت چین باید تدبیر و برنامه ریزی دقیق تری از طرف مسئولان اقتصادی و سیاسی انتظار داشته باشیم. ما با صادرات 15-16 میلیون تن صادرات قطعاً می توانیم چالش را رفع کنیم. اعتقاد دارم با تدبیر و برنامه ریزی صحیح و حمایت دولت می توان به هدف اصلی این صنعت نزدیک شد.
به گفته عده ای سیاست گذاران نمی توانند برنامه درازمدت اجرا نمایند و آن ها به برنامه چشم انداز 20 ساله اشاره می نمایند. چگونه می توان به آینده برنامه جامع فولاد امید داشت؟
این مشکل فقط مختص حوزه فولاد نیست بلکه مشکل کل کشور است. برنامه های درازمدت کشور با چالش داخلی و فشار اقتصاد بین الملل و سیاسیون جهان روبرو می شود. البته رفتار عجولانه قانون گذاران و دولت هم مانع عملیاتی شدن این برنامه ها است. امیدواریم برنامه بلندمدت عملی تر شود.
برخی معتقدند ساختار استقرار صنعت فولاد کشور، به همراه ساختار مالکیت، ساختار فراوری، ساختار تجارت و ساختار بازار جز چالش های اصلی این صنعت است.
من هم معتقدم متاسفانه این مشکل وجود دارد. فشارهای استانی، منطقه ای و برخی تصمیم ها موجب شده که جایابی برخی از واحدهای فراوری مناسب نباشد. امیدوارم با تصمیم درست وزارت صنعت، معدن و تجارت با قطعیت این چالش ها را کمتر کند.
در حال حاضر با پراکندگی در ساختار صنعت فولاد روبرو هستیم آیا این فرصت این حوزه است یا چالش؟
بحث جایابی صنعت سیاه و سفید نیست. بحث اشتغال، مسائل اجتماعی و بازار مصرف از مواردی است که باید لحاظ شود. از سوی دیگر انرژی، آب و محیط زیست از مواردی است که در دادن مجوزها باید مورد توجه قرار گیرد. امیدوارم از این به بعد وزارت صنعت معدن و تجازت با قطعیت بیشتر کار کند. در نهایت باید گفت در حوزه شمش فولاد با طرح های نیمه تمام بسیاری روبرو هستیم که باید نهایی شوند و در جلساتی که در این زمینه برگزار گردید به این جمع بندی رسیدیم که در کنسانتره، آهن اسفنجی و تاحدودی گندله برنامه ها تا سال 1404 محقق خواهد شد و با این شرایط می توان طرح های جدید در این بخش ها تعریف کرد. همانطور که اشاره کردم از چالش هایی که همیشه به آن اشاره می شود بحث صادرات است، در این خصوص ما پیشنهاد می کنیم که فراوری و صادرات در کنار یکدیگر قرار گیرد تا ناهماهنگی ها در این خصوص از بین برود.
چگونه می توان از ظرفیت بخش خصوصی در این حوزه بهره گرفت؟
باید دولت از بروکراسی های غیرضروری بکاهد و حوزه صنعت را رها کند. باید دخالت ها را کمتر کند و به جای مداخله گری، تسهیل گر باشد. باید ساختارها اصلاح شود. اگر خصولتی ها را خصوصی تلقی نکینم، بخش خصوصی ما در این حوزه نقش اساسی ندارد.
با توجه به این مسائل اشاره شده آیا شما همچنان به آینده این برنامه خوشبین هستید؟
من صددرصد خوش بین هستم. به عنوان مدیری که 39 سال در این حوزه کار نموده ام، معتقدم چالش های تحریم در همه دوران انقلاب اسلامی وجود داشته و ایران ظرفیت جهش دارد، ولی باید به ابعاد همکاری بین المللی توجه شود و برنامه بلندمدت تدوین و عملیاتی شود. باید مسئولان دولت، حکومت و قانون گذاران باید با مردم رو راست تر باشند و شفاف عمل نمایند. در این شرایط است که ما می توانیم از این بحران ها رها شویم.
منبع: اتاق بازرگانی ایران