بریچر را دیدیم، اما حوا و آسیه را نه!

به گزارش مجله پارمیسفان، ماجرای پسر بچه شش ساله آمریکایی که جان خودش را برای نجات خواهرش از دست یک سگ به خطر انداخت، به سرعت در شبکه های اجتماعی دنیا مورد توجه قرار گرفت و چندین چهره معروف از جمله بازیگر نقش اسپایدرمن برای او پیام فرستاده و بریجر واکر را یک قهرمان خطاب کردند.

بریچر را دیدیم، اما حوا و آسیه را نه!

در همین باره، مطلبی در صفحه خانواده و مشاوره روز یک شنبه 29 تیر کار شد و نکاتی درباره ضرورت و چگونگی آموزش مراقبت خواهر و برادر ها از یکدیگر مطرح شد. بازنشر این مطلب در بعضی سایت ها با نظراتی از سوی بعضی کاربران همراه شد که چنین اتفاقاتی در کشور خودمان هم افتاده و کسی به آن توجه نکرده است. پرویز پرستویی هم دراین باره یک پست گذاشت و از دختر ایرانی گفت که جانش را برای خواهرش به خطر انداخته است. به همین دلیل، لازم دانستیم از ماجرای حوا و آسیه یاد کنیم. آسیه ای که اوایل مرداد سال گذشته، خودش را به خطر انداخت تا جان خواهر کوچک ترش را از چنگال یک تمساح نجات دهد. در این ماجرا، دست حوا قطع شد و حسن رحیمی دارنده مدال برنز المپیک 2016 به همراه رسول خادم، پیگیر مراحل درمانی او، خرید دست مصنوعی و ... شدند. در این مطلب با رحیمی درباره اتفاقاتی که در آن روز برای حوا و آسیه افتاده، صحبت کردیم.

یادآوری آن روز برای آسیه سخت است

قبل از هر چیز از رحیمی می پرسم که چرا با خود آسیه نمی توانم در این باره صحبت کنم که می گوید: او و خواهرش در این باره صحبت نمی کنند، اصلا به صلاح هم نیست که در این باره صحبت کنند. آن ها کم سن و سال هستند و یادآوری آن روز برای شان خیلی سخت است. با تمساح جنگیدن، قطع شدن دست خواهر جلوی چشم یک بچه 10 ساله، ریخته شدن خون و ... تصورش هم سخت است و یادآوری اش، قطعا سخت تر.

رسانه ها بریجر را دیدند، اما حوا و آسیه را نه

رحیمی درباره پربازدید شدن ماجرای پسر بچه 6 ساله خارجی که صورتش 90 بخیه خورد تا جان خواهرش را نجات دهد، می گوید: من هم این ماجرا را در شبکه های اجتماعی دیدم و برایم سوال پیش آمد که چرا رسانه ها بریجر را دیدند، اما حوا و آسیه را نه؟ این کار رسانه هاست که قهرمانانی مثل آسیه را به جامعه معرفی کنند و زمانی که آن ها پیگیری نمی کنند، مورد توجه قرار نخواهد گرفت و خبرساز نخواهد شد.

اقدام شجاعانه آسیه شوکه کننده است

رحیمی که بعد از آن اتفاق، چندین و چند بار به آسیه و خانواده اش سر زده است و با آن ها درباره ماجرای آن روز صحبت کرده، درباره اقدام شجاعانه آسیه می گوید: واقعا تصمیم آن دختر در آن لحظات، شوکه کننده است. من با آسیه صحبت کردم. آن طور که خودش به من گفت، ظاهرا آن روز مشغول شستن ظرف و لباس بودند که ناگهان گاندو، سر از آب بیرون می آورد و در چشم برهم زدنی به خواهرش حمله می کند. ابتدا پای راست حوا را می گیرد و بعدش برای چند ثانیه، رهایش می کند و دستش را می گیرد. در آن لحظات که همه دختر ها و پسر های اطرافش از ترس پا به فرار می گذارند او می ایستد تا جان خواهرش را نجات دهد. از یک طرف آسیه خواهرش را می کشیده و از طرف دیگر، گاندو. یک لحظه چشم آسیه به یک سنگ می افتد، آن را برمی دارد و هر چه که توان داشته در بازویش جمع می کند تا بر سر گاندو بزند، اما فایده ای نداشته است. گاندو مو و سر خواهرش را محکم گرفته و سمت خودش می کشیده تا درون آب ببرد. در تمام این لحظات، آسیه از خواهرش دست نکشیده و همچنان او را به سمت خودش می کشیده است. دست آخر، خواهرش را در حالی که بازویش به یک تکه پوست بند بوده، نجات می دهد، اما ماجرا به همین جا ختم نمی شود.

حوا از مرگ حتمی نجات پیدا کرده است

رحیمی درباره این که آسیه نه تنها خواهرش را از چنگ گاندو نجات داده بلکه با تصمیم درست، یک بار دیگر هم مانع مرگ خواهرش شده است، می گوید: بعد از عقب نشینی گاندو، خون از بازوی حوا فواره می زده و هیچ کسی در آن نزدیکی ها نبوده که به آسیه کمک کند. او به جای ترسیدن، گریه کردن یا ...، بلافاصله روسری اش را از سر باز کرده و زخم را بسته تا خون کمتری بیرون بیاید. همین بستن روسری باعث شده تا خون بند بیاید وگرنه حوا اصلا به بیمارستان نمی رسید؛ بنابراین آسیه، دو بار جان خواهرش را از مرگ حتمی نجات داده است.

آسیه الگوی خوبی برای همه خواهر و برادرهاست

رحیمی که چندین مدال طلای قهرمانی آسیا، جهان و حتی المپیک در کارنامه اش می درخشد درباره آسیه می گوید: این هایی که گفتم، صحبت یک زن یا مرد بالغ و بزرگ سال نیست، این حرف ها را یک دختر 10 ساله زده. دختری که در یک جنگ نابرابر پیروز به شکست گاندو شد و خواهر کوچکش را از مرگ حتمی نجات داد. سال ها در میادین جهانی به دنبال مدال و رفتن روی سکو بودم تا قهرمانی به دست بیاورم، اما آن روز که آسیه را دیدم، فهمیدم قهرمان واقعی اوست. او الگوی بسیار خوبی برای همه همسن و سال های خودش و همه افرادی است که خواهر و برادر دارند.

دست مصنوعی برای حوا نصب شده است

رحیمی درباره پیگیری هایش برای درمان حوا در این یک سال می گوید: بعد از آن ماجرا وقتی فهمیدند ما برای دیدن آن ها آمده ایم، خیلی شاد شدند. آن موقع یادم هست که آقا رسول به حوا طریقه نوشتن با دست چپ را آموزش داد و سعی کرد با حرف هایش امید را به این دختر معصوم بازگرداند. بعد هم من به همراه گروهی که آن جا برای انجام کار های خیر فعال هستیم، پیگیری های این موضوع را انجام دادیم و الان دست مصنوعی برای حوا نصب شده است. البته یک دست مصنوعی هوشمند هم می خواهد که در دو یا سه ماه آینده به دستم خواهد رسید و فعلا قیمتش معلوم نیست، ولی آن را هم برای حوا خریده ایم.

منبع: خراسان

منبع: فرارو
انتشار: 23 شهریور 1399 بروزرسانی: 6 مهر 1399 گردآورنده: parmisfun.ir شناسه مطلب: 1144

به "بریچر را دیدیم، اما حوا و آسیه را نه!" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "بریچر را دیدیم، اما حوا و آسیه را نه!"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید